شاید چراهای زیادی درذهن شما همچون نویسنده این سطور مطرح باشد، پرسش هایی که گاه وبی گاه رخ می نماید وچون پاسخی نمی یابندسؤال های دیگری راباخود درذهن به یادگارمی گذارندوپس ازمدتی برای سرکشی ازکاشته های خوددوباره آفتابی می گردند! پرسش هایی پیرامون دیروز،امروز وفردا سؤالهای که فرد،گروه وجامعه رادربرمی گیرد؛
چراکه هرکدام درآن نقشی ایفا می نمایند.پرسش هایی پیرامون عقب ماندگی و پیشرفت، رشدو توسعه همه جانبه.
اینکه چراجوامع دیگرپیش رفتند وماازقافله عقب ماندیم و اینکه چراهمچون مسافری خسته ،ناامیدو دورمانده ازسرمنزل مقصود تلاش بی نتیجه ای راپی می گیریم؟ گویـی درمسیــری دایره وارگام می زنیم که تلاش وسرعت نفس گیر،مارابه همان نقطه اول دراین دورباطل میرساند.خلل در اقتصاد وفرهنگ ، کاستی ها ونابسامانی های انتقاد آمیزدرحوزه ی علم وفناوری، ورزش وبهداشت و.... همجا حضور دارد ولــذا سؤالهای مکرری درذهن وزبان جـاری می سازد؛که شاه بیت آن دراین پرسش اساسی خلاصه می شود که چرااینچنین؟ به راستی علت چیست وکمبود کجاست؟آیا استعداد وبهره هوشی مردمان این آب وخاک اندک است یابا کمبود منابع وامکانات اولیه مواجه هستیم؟ ماراچه شده است که باوجود سرزمینی گسترده وتاریخی کهن ازملل تازه به دوران رسیده عقب افتادیم ومردمانی بامنابع وامکانات کمتردرابعاد گوناگون، گوی سبقت ازما ربودندوما انگشت تعجب بردهان گرفته ، شاهد سبقت گرفتن دیگران و عقب افتادگی خود ازقافله هستیم ؟!
این سؤال تاریخی عباس میرزا شاهزاده آگاه قاجارازسفیرفرانسه درایران راباید بارها وبارها از خود بپرسیم که چراملل غرب واخیراَ شرق پیشرفت کردندوما همچنان به گذشته های دور افتخارمی کنیم؟شاید پاسخ به این پرسش قدیمی ومکررآسان به نظر آیدو شایدپاسخ های آماده ای برای آن داشته باشیم . استبداد، استعمار،بی لیاقتی شاهان.اما اغلب این پاسخ ها سؤال های دیگری رادرذهن متبادر می سازد که مسئله را پیچیده ترمی نماید.
باید بدانیم ازگذشته تا کنون پاسخ های مختلفی به این چرای بزرگ داده شده است . ومطرح کنندگان وپاسخ گویان به فراخور زمان ومشرب فکری دراین زمینه قلم فرسایی کرده ویادرمنابر ومجامع بازگو نموده اند. به نظرمی رسد پاسخ های به این پرسش اساسی راباید دریک عبارت جستجو کردکه همانا بحث شایسته سالاری ونتایج آن است . بررسی تاریخی نشان می دهد انگشت نهادن براین نکته به عنوان معضل وراه حل مسئله درجامعه ما واقعیتی انکارناپذیر است .چراکه هرگاه به این موضوع یعنی انتخاب وبکارگیری شایسته گان درجامعه توجه شده،شاهد پیشرفت چشمگیری درابعاد گوناگون بوده ایم .کماینکه شواهدتاریخی یکی ازعلل اساسی سقوط حکومت ها وعقب گرددرابعادگوناگون راناشی ازبی توجهی به شایسته ســـالاری می دانند.به منظور خودداری ازپیوند موضوع به گذشته های دور واطاله کلام به چند شاهد تاریخی اکتفا می کنیم؛
یکی ازعلل اصلی پیشرفت وموفقیت حکومت سلجوقی در دوره ملکشاه درایران،بکارگیری واستفاده ازتوانایی های مرد شایسته ای به نام خواجه نظام الملک توسی است؛مردی که علم وسیاست راباهم درآمیخت ومحصول آن قدرت وپیشرفت سیاسی –اجتماعی ایران دوران سلجوقی است .به طوریکه هنوزآثارآن شکوفایی رادرآثار معماری وعلمی می بینیم. ویااینکه علت شکوفایی وپیشرفت جامعه دردوره ی صفوی به ویژه دردوران شاه عباس ،توجه برخی شاهان صفوی به فرایند پراهمیت شایسته سلاری است.بطوریکه مورخان ،جامعه آن روز راجامعه فضیلت سالارنامیده اند(1) ازجهت دیگرعلت اساسی سقوط حکومت ها وعقب ماندگی جوامع بی توجهی به این اصل مهم است؛
گویند ازمحمدبن طاهرآخرین امیرسلسله طاهریان علت زوال حکومت خاندانش راپرسیدند،گفت:.... واگذاری منصب های عالی به غیراهل .همین معنی قاضی صاعدنیشابوری خطاب به طغرل سلجوقی اظهارداشتکه ؛ «زوال دولتها بزرگ وخاندانهای قدیم به این علت است که ایشان کارهای بزرگ رابه مردم اراذل وادانی(نالایق) می دادند وآنها ازعهده برنمی آمدند.»(2)دراین رابطه نبی مکرم اسلام (ص) هشدار داده است که؛«وقتی کاربه دست نااهلان سپارندمنتظر رستاخیز باشید.»(3) و «هرکس فردی را برده تن ریاست دهد وبداندکه میان آنها کسی هست که ازاوبرتراست باخداوپیغمبر وگروه مسلمانان تقلب کرده است .»(4)
آری ،چه دیروزو امروزو یا فرداهای آینده بکارگیری افراد براساس منافع کوتاه مدت باندی وگروهی وحزبی وبی توجهی به شایستگی تقلب درکار جامعه است وتقلب درهرکاری نتایج خاص خودراداردلذابه جرأت علت ا وضاع این چنینی رابایددرتقلب درامرتوجه و بکارگیری شایستگان دانست. وتاامت دراین وادی گام می نهدهرروزازسرمنزل دورتر خواهندشد.پیامبر اسلام (ص) می فرماید:«امتی نبوده ونیست که حکومت خویش رابه فردی سپردکه درمیان امت فردی داناتر ازاوباشدوسرنوشت آن امت همچنان به پستی نگرایدمگرازآنچه کرده اند برگردند.»(5)
بدیهی است هراندازه درمیان ملتی شایسته سالاری صورت عیان به خودگیردامردین ودنیای آنها سروسامان یبشتری خواهد داشت.
پی نوشت ها:
1-سیوری ،راجر:ایران عصرصفوی ،ترجمه کامبیز عزیزی،انتشارات مرکز1372ص 180
2-حکیمی،محمود:هزارویک حکایت تاریخی(1) ،انتشارات قلم،1373 ،ص 44
3-نهج الفصاحه،ترجمه ابوالقاسم پاینده،انتشارات جاویدان ، 1361، ص 48
4-پیشین؛ ص 207
5-تاریخ سیاسی صدراسلام به روایت سلیم بن قیس و.... ترجمه وتدوین محمودرضاافتخارزاده،انتشارات رسالت قلم،1377ص 155